من مجاهدم، "چریک بدون مرز"، رزمنده "عصر انتظار" (استکبار جهانی، "ضد استکبار" جهانی می طلبد)
بمناسبت سالروز تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی _ بزرگداشت پیروزی انقلاب_ ۱۳۹۶
بسمالله الرحمن الرحیم
دوستان فرمودند که در ذیل عنوان "مجاهدان عصر ظهور و تولد تمدن جدید"، نکاتی را محضر دوستان تقدیم کنیم و چند دقیقهای گفتگو کنیم. البته با این توضیح که تعبیر عضر ظهور اگر به این معنا باشد که ما مطمئن هستیم الآن عصر ظهور است خب یک یقین بیپایه است. اما اگر امید داریم که عصر ظهور است این امید همیشه واقعی و زنده است. ما نمیدانیم عصر ظهور چه زمانی است؟ همواره منتظریم و آماده و امیدوار. اما این تعبیر جهاد عصر ظهور، جهاد در عرصه جهانی و بینالملل نکته بسیار مهمی است. اتفاقات بسیار بزرگی، و کمسابقه و کمنظیر و بلکه باید گفت از جهاتی بیسابقه در منطقه و در جهان در حال وقوع است. قرنهاست که چنین اتفاقی نیفتاده است. جهان اسلام بعد از حدود دو قرن سرکوبشدگی، وابستگی، استبداد و استعمار، و بخصوص بعد از این قرن اخیر، قرن 20 که از آغاز قرن 20 تقریباً آخرین قدرتهای سیاسی نظامی جهان اسلام فرو پاشیدند، متلاشی شدند بخصوص در این یک قرن گذشته، و بالاخص از جنگ اروپایی اول و دوم، که یکی آن در دهه دوم و یکی در دهه پنجم قرن گذشته اتفاق افتاد در 70- 80 سال، 100 سال اخیر، جهان اسلام بطور کامل فروپاشیده بود و کل کشورهای اسلامی بین برندگان آن جنگها تقسیم شدند یعنی بین انگلیس و روسیه شوروی و فرانسه و بعد هم آمریکا که آمد و ادعای آقابالاسری بیشتری کرد به عنوان نماینده غرب، و در این 70 – 80 سال، کمتر از صد سال آمریکا به ابرقدرت تبدیل شد و بعد در نیمه قرن گذشته رژیم صهیونیستی را تشکیل دادند و فلسطین با مشارکت آمریکا و انگلیس بطور کامل اشغال شد کل جهان اسلام و از جمله جهان عرب، بین این 3- 4تا کشور تقسیم شد بعد از آن دوره اسارت و وابستگی و ذلّت، استثمار و تحقیر دوباره فضای افکار عمومی در جهان اسلام در منطقه و در کل جهان تغییر کرده است و معادله قوا به لحاظ استراتژیک زیر و رو شده است. آن ترمز عصر وابستگی و استعمار و دیکتاتوریهای سکولار در جهان اسلام بعد از چند دهه و بعد آن دوربرگردان تاریخی که در سال 57 اتفاق افتاد، اینها در حدود 4 دهه قبل، همه محصول انقلاب اسلامی و پیروزی این انقلاب در ایران بود. برای اولین بار، دوباره صحبت از عزّت، وحدت، تمدنسازی جدید، بازگشت به ارزشهای اسلامی نه به مفهوم بازگشت به گذشته، بازگشت مجتهدانه به ارزشهای اسلامی با لحاظ شرایط زمان و مکان، و تکوین یک روح جهادی شهادتطلب برای براندازی استبداد و استعمار در کل جهان اسلام، این اتفاقات در قرنهای گذشته هیچ وقت اتفاق نیفتاده بود. اگر نمونهای از آن را بخواهیم در تاریخ پیدا کنیم باید به 3 – 4 مقطع در جهان از جمله تاریخ اسلام برگردیم. الگویی که از مجاهدان صدر اسلام دوباره پس از انقلاب ما بازتولید شد هم در مبارزه با شاه و هم در 8 سال جنگ تحمیلی و بعد بخصوص در این 5- 6 سال اخیر که همانهایی که طی 8 سال با انقلاب ما داخل خاک ما میجنگیدند بعد از توسعه و گسترش و صدور انقلاب به جهان عرب، دارند 5- 6 سال است در 5- 6 کشور عربی در منطقه با انقلاب میجنگند، معادله قوا را هم به لحاظ سختافزاری و هم نرمافزاری به طور کامل تغییر داده است. 40 سال پیش، اساساً صحبت از امکان انقلاب و امکان نظامسازی دینی، بالاترین مشارکت مردمی و با اهداف انقلابی، اساساً نبود و تصورش هم نمیشد. حتی در بحثهای آکادمیک و پژوهشی در دنیا، 40 سال پیش، تصور این که امکان دارد در این عصر انقلاب دینی مردمی، با رهبری دینی و الهی نه تنها آغاز بشود، بلکه در عمیقترین لایههای اجتماعی در داخل کشور نفوذ کند و بر استعمار و استبداد در ایران پیروز بشود و بعد گسترش در قلب و ذهن و زبان همه ملتهای مسلمان و حتی مستضعفین غیر مسلمان در قارههای دیگر عالم، تصورش هم حتی در خواب محال بود. ایران یک کشور وابسته درجه 3 شده بود، هیچ تولید اقتصادی، استقلال، آزادی، مردمسالاری، دین، هیچ خبری از هیچ کدام اینها در حکومت ایران و نهادهای حاکمیتی نبود یک رژیم وابسته لاشهخوار که فقط برای اربابانش روزی 7 -8 میلیون نفت صادر میکرد و مفت و مجانی به اینها میداد و به جایش فقط کالاهای مصرفی میآمد. حتی یک نمونه از تولید علم در یکی از رشتههای دانشگاهی یا تولید یک کارخانهای، یک نرمافزاری، سختافزاری، هیچی. به لحاظ علمی و اقتصادی و سیاسی و دموکراتیک از همه جهت، یک کشور درجه 3. یک مرتبه به یک کشور درجه 1 تبدیل شد علیرغم این همه دشمنی و تحریم و ترور و جنگ که همچنان نزدیک به 40 سال است ادامه دارد و تمام نمیشود. در دل این همه مشکلات و فشارها، یک انقلاب مردمی، آبدیده اتفاق افتاد، از هفت خوان گذشت در سطح امام و امت، هم به ارزشها و شعارهای انقلابی همان دهه 60 پایبند است و در عین حال مردم را در صحنه حفظ کرده یعنی همچنان سالی یک انتخابات و از رهبری تا رئیس جمهور تا مجلس، تا مدیریت شهر و روستا، همه با انتخاب مردم و با بالاترین مشارکتهای انتخاباتی و حضور دهها میلیونی همچنان در مثل روز قدس امسال، هوای گرم، دهان روزه، خب اینها در تمام دنیا بینظیر است. ما از بس دیدیم و شماها در درون این فضا متولد شدید و رشد کردید اینها را غیر عادی نمیبینید در حالی که در تمام دنیا چنین چیزهایی نظیر ندارد. آن وقت در دل این همه تحریم، تولید علم و از آن مهمتر تولید انسانهای شریف و بزرگ، اینها هم در دنیا نظیر ندارد. کشورهای مسلمان عرب و عجم، شیعه و سنی، از ملیتهای مختلف، از دهها ملیّت، همه مستقیم یا غیر مستقیم و با واسطه که تحت تآثیر انقلاب اسلامی و الگوهایی بود که در دوران انقلاب و جنگ در همان دهه 60 ساخته شد. شعار اسلام دیگر هیچ جا مطرح نبود. اسلام سیاسی و اسلام انقلابی هیچ جا مطرح نبود. هیچ جنبش سیاسی روشنفکرانه یا انقلابی، یا مبارزاتی و چریکی در تمام جهان اسلام حتی در فلسطین، با پرچم اسلامی نبود اگر کسانی در کشورهای مسلمان مبارزه و مقاومت میکردند با شدت و ضعف، یا تحت تأثیر ناسیونالیزم قومیت و ملیت بود، قومیت عرب یا قومیت فارس، یا ترک، ترکیه که اینها را همه را غرب تدوین میکرد یا سوسیالیزم و تحت تأثیر مارکسیزم، یا تلفیقی از ناسیونالیزم و سوسیالیزم بود. دین، نه منبع معرفت، نه منبع مشروعیت، برای کسی نبود هیچ جنبش واقعاً دینی و انقلابی نبود. نهضت مقاومت تا قبل از انقلاب ما، آن سازمانهایی که آن سالها به اصطلاح با رژیم صهیونیستی در صف مقدم مبارزه بودند هیچ کدام ادعای اسلامیت نداشتند. بله پایگاه مردمی و آغاز نهضت فلسطین بعد از تشکیل رژیم صهیونیستی طبیعتاً علما و مردم متدیّن با شعار جهاد دینی بودند اما سازماندهیهای مقاومت در فلسطین و منطقه، هیچ کدام ادعای اسلامی نداشتند. شعارهایشان اصلاً اسلامی نبود. انقلاب ما نهضت مقاومت فلسطین و جهان عرب را دینی و اسلامی کرد حتی انتفاضه فلسطین با شعار اسلامی تحت تأثیر انقلاب ما ایجاد شد. گروههایی مثل حماس و جهاد اسلامی و جنبشهای اسلامی مسلّح فلسطین همه بعد از انقلاب ما و با الگو گرفتن از حزبالله لبنان و انقلاب اسلامی تشکیل شد. بگذار یک قدم جلوتر برویم حتی جریانهای مثل القاعده، و بعد جریان نفوذی و بازی خورده و کنترل شده داعش، اینها با کپی برداری از ایدئولوژی جهادی و شهادت طلبانه انقلاب ما رفتند از جهان عرب و غیر عرب، از بین جوانان مسلمان سنی که غیر از مزدورها، آنها را کاری ندارم اما یک بخشی از جوانان مسلمان اهل سنتی که روح جهادی و دغدغه تشکیل حکومت و خلافت اسلامی داشتند عضوگیری کردند. یعنی حتی برای ما جریان رقیب و موازی ایجاد کردند. یک نسخه قلابی جهاد، جهاد وهابی، ایجاد کردند که بیاید با نسخه حقیقی جهاد و شهادتطلبی که رژیم صهیونیستی را به زانو درآورد و در 4 جنگ اخیر، برای اولین بار در تاریخ منطقه اسرائیل را شکست داد و ارتشهای آمریکا و ناتو، اینها را از همان دهه 60 از لبنان بیرون ریخت و از آن موقع تا الآن، درست عقربه جریانها، جهت اتفاقات منطقه، برگشت و عوض شد. رژیم اسرائیل لب پرتگاه بود هنوز هم هست. اگر این 4- 5 سال فتنه وهابی برای جایگزینی جهاد اسلامی با جهاد وهابی، یعنی جهاد اسلام علیه استکبار و ظلم و صهیونیزم تبدیل بشود به جهاد مسلمان علیه مسلمان، یعنی خط مقدم از مرزهای رژیم صهیونیستی بیاید داخل شهرهای عراق و سوریه و یمن. اگر این توطئه نبود من احتمال قوی میدادم با استناد و استدلال که رژیم صهیونیستی واقعاً ممکن بود در این 5- 6 سال سقوط کند. چون در 4- 5 جنگ پی در پی شکست خورد به حدی که نیروهای جهادی لبنان و فلسطین اعلام کردند که اگر دفعه بعدی اتفاق میافتاد نیروهای ما وارد فلسطین اشغالی میشدند و جنگ چریک شهری و داخل کوچهها و خیابانها و شهرهای فلسطین اشغالی ادامه میدادیم. چنان که الآن نخستوزیر رژیم صهیونیستی گفت همین الآن دهها هزار موشک تمام اسرائیل و رژیم صهیونیستی را هدف گرفته، و جنگ 33 روزه، اول جنگ آزادسازی لبنان که چند ماه طول کشید، برای اولین بار رژیم صهیونیستی در تاریخ خود با حمایت کل غرب شکست خورد و نصف لبنان که در دهه 60 اشغال شده بود آزاد شد تا این چند سال اخیر که جنگ 33 روزه، ظرف 33 روز رژیم صهیونیستی شکست خورد بعد 22 روزه شکست خورد، بعد به جنگ 8 روزه رسید شکست خورد. خب معلوم بود که جنگ بعدی ممکن بود 2 روزه رژیم صهیونیستی شکست بخورد، میفرمایند جنگ 5 روزه هم بوده، بعد 2 روزه میشد. این دفعه دیدم که سیدحسن نصرالله اعلام کرد این دفعه اگر جنگی شروع بشود مثل قبل نخواهد بود! هیچ شهری از رژیم صهیونیستی از زیر آتش موشکهای جبهه مقاومت دیگر در امان نخواهد بود و کاملاً این پروژه عملی است که هزاران نیروی مقاومت این بار، برای نخستین بار در تاریخ دهههای اخیر تشکیل رژیم صهیونیستی وارد خاک فلسطین اشغالی بشوند و شهرهایی را آزاد کنند. به هیچ طریقی نتوانستند جلوی سقوط رژیم صهیونیستی و سقوط رژیمهای وابسته خائن عرب را که متحدان اسرائیل هستند بگیرند. 4- 5 رژیم عربی سقوط کرد و بقیه هم به شکل دومینووار، داشت سقوط میکرد. تنها راه حلی که به ذهنشان رسید غرب و صهیونیزم و رژیمهای فاسد منطقه همه با هم متحد شدند با ایدئولوژی وهابیت نسخه بدل جهاد قلّابی وهابی مسلمان علیه مسلمان، جهاد تکفیری را به جای جهاد اسلامی، جهاد علیه استکبار و صهیونیزم و رژیمهای خائن منطقه، دیکتاتوریهای منطقه جلویش را بگیرند. خب 5- 6 سالی هم موقتاً توانستند اما توجه داشته باشید اینها کسانی بودند که وقتی لبنان را در دهه 60 گرفتند برنامه و پروژه و فرضشان بر این بود که کلاً ریشه تفکر جهادی اسلامی را در منطقه میزنند اما آن باعث شد که حزبالله بوجود آمد که بزرگترین جنبش چریکی مردمی آزادیبخش در تمام جهان است و قویترین آن است. یعنی یک گروه چریکی و جنبش مقاومتی است که از تمام ارتشهای کشورهای عربی قویتر است. یعنی با این که یک ارتش مردمی، یک میلیشا به اصطلاح هست، اما با الگوی انقلاب اسلامی و روح جهادی و شهادتطلب امروز این جریان با عقبه جمهوری اسلامی ایران به بزرگترین و کارآمدترین قدرت عقیدتی و نظامی تبدیل شده است. هیچ کشوری نمیتواند اشغال کند و از این به بعد آنجا مستقر بماند. آمریکا و تمام متحدین غربی و منطقهایاش در عراق و افغانستان، و بعد در این جنگ جهانی که 5 – 6 سال است در سوریه برقرار است همهشان شکست خوردند، یمن را از دست دادند، سوریه را نتوانستند فتح کنند که تنها کشور عربی بود که به فلسطین خیانت نکرده بود. فقط آنجا بود که گفتند میخواهیم دموکراسی یا خلافت اسلامی درست کنیم در حالی که هیچ کشور عربی نه دموکراسی غربی دارد و نه خلافت اسلامی وهابی دارد، نه جمهوری اسلامی واقعی دارد! دهها میلیارد دلار پول در این 5- 6 سال صرف شد که صهیونیستها، آمریکاییها و رژیمهای فاسد منطقه دمشق و سوریه را بگیرند، تا هم اسرائیل حفظ شود و هم خودشان را حفظ کنند و بعد هم سراغ انقلاب مادر بیایند. انقلاب اسلامی در ایران که مادر و پدر همه جنبشهای اسلامی عصر جدید است.
جهان دوباره دوقطبی شده، یک طرف استکبار و صهیونیزم و نوکرانشان با رهبری آمریکا، یک طرف جنبش مقاومت اسلامی با رهبری ایران. دوقطبی چپ و راست، واشنگتن – مسکو در دهه کمونیزم و کاپیتالیزم امروز به دوقطبی اسلام و استکبار تبدیل شده است. یک جنگ جهانی 5- 6 سال است در عراق و سوریه در جریان است. در این جنگ جهانی جبهه انقلاب برنده شد. الآن که ما داریم با همدیگر صحبت میکنیم دیروز موصل بطور کامل آزاد شده، و کل عراق تقریباً عمدتاً جز یک بخشی از بیابانها و شهرکهای کوچک بیابانی آزاد شده که آنها هم چیزی نیست. بخش مهم سوریه آزاد شده، و دارند نیروهای جبهه مقاومت در سوریه و عراق به هم دست میدهند و یک خط و لاین مستقیم جبهه مقاومت از ایران تا عراق، سوریه، لبنان و فلسطین تشکیل شده است. هزاران میلیارد دلار در این چند دهه خرج کردند که این اتفاق نیفتد. اینها برنامهریزی کردند که ایران را هم دوباره فتح کنند! امروز همه جا را از دست دادند. امروز یمن را هم از دست دادند. دو سال است شب و روز دارند بمباران میکنند. چند هزار برادر و خواهر و کودکان یمنی گرفتار گرسنگی و بیماری و وبا شدهاند. این دنیای کثیف دارد نگاه میکند و حتی اعتراض ظاهری هم نمیکند یک بار عربستان را برای کودککشی در یمن محکوم کردند بعد گفت دیگر به شما پول نمیدهم سازمان ملل رسماً حرفش را پس گرفت. این وقاحت و پستی، اگر کسی میخواهد سازمان ملل و این نهادهای بینالمللی را بشناسد به این نمونهها نگاه کند ببیند چه خبر است. رئیس سازمان ملل آمد رسماً حرفش را پس گرفت و رسماً گفت بخاطر پول است. اینها دنبال اضافه حقوق خودشان هستند نه دنبال حقوق کودکان یمن و مردم. بمب شیمیایی، بمب اتمی، بمب میکروبی، هزاران هزار تولید کردند، مصرف کردند، از ژاپن و ویتنام تا همین الآن، کسی چیزی نمیگوید. این بشر، محتاج مجاهدانی است که امروز بینالمللی و جهانی بیندیشند و جهانی عمل کنند. تمام جهان متعلق به خداست، «لله مشرق و المغرب» قرآن میفرماید تمام عالم متعلّق به خداست و همه بشریت بندگان خدا و همه یک خانوادهاند. تفکر جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، تفکر آزادیبخش، شتافتن به کمک ملتهای توسریخور و تحقیر شده و استثمار شده که کمک میخواهند و کسی به کمکشان نمیرود، یک تفکر جهانی و بشری است. قرآن میفرماید کل این 7 میلیارد خواهر و برادرید، یک خانوادهاید، همه شما فرزندان آدم و حوایید. «أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً» (نساء/ 97)؛ قرآن میفرماید زمین خدا وسیع است. نه حق منطقهای است نه باطل. نه عدل مفهوم ناسیونالیستی است، نه ظلم. اینها مفاهیم جهانی و انترناسیونالیستی است. پیامبر(ص) فرمود اگر آن گوشه عالم ولو یک غیر مسلمان از شما مسلمین کمک بخواهد بگوید «یاللمسلمین» مسلمانها کمکمان کنید ما را غارت کردند به ناموسشان تجاوز کردند، زمینهایشان را گرفتند، منابعشان را غارت کردند، کشتند، ترور کردند، بمباران کردند، تحقیر کردند به تعبیر قرآن سنت اینها همیشه در طول تاریخ این بوده «...یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ ...» (بقره/ 205)؛ حرث یعنی اقتصاد و معیشت و زندگی و تمدنها، و نسل یعنی مردم و جامعه را، اینها هر دو را نابود میکنند. قرآن میفرماید در برابر همه جهان مسئول هستید. پیامبر(ص) میفرماید اگر صدای تظلّم بشنوید و کمکشان نکنید «لیس مِنّی» از من نیستید، «لیسوا مِنّی»، «لیست مِنا»، «لیس بمسلمٍ» اصلاً مسلمان نیست که کسی که از آفریقا، آمریکای لاتین، شرق آسیا و هر نقطهای از جهان صدای مظلوم را بشنود و بگوید به ما ربطی ندارد. پیامبر(ص) در محاصره مطلق جنگ احزاب یا خندق است بزرگترین خطری که تا آن موقع برای مدینه یعنی شهر مقاومت و نهضت و توحید پیش آمده بود تمام مشرکین و یهودیها و امپراطوری روم غرب و باقیماندههایشان، همه و منافقین داخلی همه با هم متحد شدند که آمدند مدینه و شهر پیامبر را محاصره کردند، هفتهها و هفتهها، گرسنگی مطلق، و اینها طوری در خطر بودند که خندق و کانال کَندند. کانال خیلی عریض و عمیقی. و خود پیامبر(ص) کار میکرد و گاهی سه – چهار روز میشد که پیامبر(ص) یک لقمه غذایی نبود که در دهان بگذارد و مسلمین به شکمشان سنگ بسته بودند که گرسنگی و این درد گرسنگی را بتوانند یک مقدار تحمل کنند و این شکم و رودهها به هم نچسبند. در این شرایط، در محاصره مطلق، در کانال که دارند خندق میکَنند پیامبر(ص) میفرماید که فتح روم، مصر و یمن، و شکست همه قدرتها و ابرقدرتهای جهانی را به شما بشارت میدهم. خودتان را برای یک نهضت مقاومت جهانی آماده کنید به کمک همه بشریت و همه مستضعفین جهان باید بشتابید. همه مظلومین ولو غیر مسلمان. ما باید امّت اسلام را تشکیل بدهیم، گسترش بدهیم و آزاد کنیم، امّت توحید و عدالت که نه ظلم میپذیرد و نه دنبال ظلم کردن به هیچ کس دیگری است. یک امّت جهانی. دشمنان نمیگویم اسلام و مسلمین، بلکه میگویم دشمنان بشریت این 3- 4 قدرت فاسدی که 100 سال است در دنیا جنگ و غارت و اشغال و کودتا و شکنجه میکنند که در رأس جبهه دشمن انقلاب اسلامی در منطقه هستند اینها جهانی عمل میکنند. آنها میگویند ما جهانی عمل میکنیم شما نباید جهانی عمل کنید. اسلام میگوید هرجا استکبار هست ضد استکبار باید باشد. اگر استکبار دارد بینالمللی و جهانی عمل میکند جبهه مقاومت و ضد استکبار، جبهه آزادیبخش انقلابی توحیدی جهان باید جهانی عمل کند. ما باید به تمام ملتهای مظلوم در جهان دست بدهیم، در درجه اول مسلمین، و بعد کل مستضعفین جهان. امام(ره) میگفت ما حزب جهانی مستضعفین را باید تشکیل بدهیم. یک حزب جهانی که مستضعفین جهان در آن باشند و با شعار توحید و عدالت انقلاب اسلامی را به همه جا صادر خواهیم کرد و صفوف کفر و استکبار، ظلم و دیکتاتوری را تا هرجا بتوانیم و دستمان برسد باید گسترش بدهیم.
امام(ره) در وصیتنامه در مراحل مختلف اعلام کرد و در وصیتنامهاش وصیت کرد گفت از تمام جوانان جهان اسلام میخواهم که قیام کنند مثل ایران و رژیمهای فاسدشان را سرنگون کنند و همه جا جمهوریهای اسلامی تشکیل بدهید و ما یک اتحاد جماهیر اسلامی باید در سطح جهان تشکیل بدهیم. اینها وصایا و سخنان صریح امام است. امام(ره) گفت هستههای جهانی حزبالله باید تشکیل بدهیم. امام گفت باید فلسطین را آزاد کنیم و رژیم صهیونیستی، اسرائیل باید از بین برود. از سال 41 و 42 زمان آغاز انقلاب، زمان رژیم شاه میگفت تا آخر و تا وصیتنامهاش. میگفت هم فلسطین هم اسرائیل شعار خائنین است. حتی عرفات وقتی که اواخر عمرش تن داد و تسلیم شد حتی امام(ره) یاسرعرفات را چندین بار گفت خائن است و خیانت کرد. امام(ره) گفت که سران رژیمهای منطقه، آل سعود، وهابیان فاسد، رژیم آل سعود، رژیم های فاسد منطقه در خلیج فارس، رژیم مصر، رژیم اردن، امام همه اینها را اسم آورد و گفت همه اینها خائن هستند. امام(ره) گفت از شاه حسن مراکش تا شاه حسین اردن، تا حُسنی مبارک نامبارک مصر، تا آل سعود تا اینها سرنگون نشود جهان اسلام آزاد نخواهد شد. اینها رژیم اسرائیل و رژیم صهیونیستی را نگه داشتند. اینها الآن جنگ مذهبی بین مسلمین پشت جبهه برقرار کردند. اینها حافظ منافع و استکبار آمریکا و انگلیس و فرانسه در جهان اسلام هستند. اینها حرفهای امام است. امام گفت فقط هم مسلمین نه. – اینها عین تعابیر امام است - گفت ایران، خانه دوم همه مبارزان و مجاهدان جهان اسلام است. امام گفت من دست و بازوی تمام جوانان مسلمان را که در سراسر عالم دارند با استبداد و دیکتاتوری و با استعمار و استکبار و صهیونیزم مبارزه میکنند من دست و بازوی همهشان را میبوسم و ایران خانه دوم و وطن دوم همه آنهاست. ایران مرکز یک انقلاب جهانی است. – بارها و بارها اینها تعابیر امام است – گفت هدف ما سرنگونی استکبار غرب و جهان سرمایهداری به رهبری آمریکا، صهیونیزم بینالملل با مرکزیت اسرائیل است و کمونیزم جهانی با مرکزیت شوروی آن موقع. تمام قدرتهایی که به اینها وصل هستند. خب شوروی سقوط کرد، اسرائیل در مرز سقوط است. انشاءالله این قضایای عراق و سوریه و منطقه جمع بشود و در حال جمع شدن است مرحله بعدی حرکت به سمت فلسطین است. و فلسطین اگر آزاد بشود فقط یک کشور نیست، نماد کل استکبار است، تمام رژیمهای فاسد پشت آن ایستادند. از رژیمهای منطقه، عربی و غیر عربی، مسلمان و غیر مسلمان، تا آمریکا و سران ناتو و اروپا. یک جنبه سمبلک و نمادین پیدا کرده، امروز همانهایی که 8 سال با ایران داخل خاک ایران میجنگیدند، که صدام فاسد را جلو انداخته بودند و آخرش بعد از جنگ که صدام عقبنشینی کرد و گفت شرایط شما را پذیرفتم و به رئیس جمهور آن وقت ایران، این را نوشت شرایط شما را پذیرفتم شما به همه آنچه میخواستید رسیدید. و بعد دید همین رژیمهای عربی میگویند خب حالا پولهایی که دادیم قرضهایت را بده! صدها میلیارد دلار ما پول دادیم اسلحه که توانستی با ایران بجنگی. بمبهای شیمایی و آخرین سلاحهای مدرن را هم از آمریکا و شوروی و انگلیس و فرانسه و آلمان، گرفت. از حدود 13 تا 15 کشور توی جبهه سرباز آورد! بچههای ما از 15 کشور تقریباً اسیر گرفتند. جنگ جهانی بود. 8 سال جنگ تحمیلی ما کاملاً یک جنگ جهانی بود به این طرف هیچی نمیدادند. در یکی دوتا عملیات در عمق 30- 40 متری شرق دجله، این صحنهها را خودمان دیدیم توی خاک دنبال فشنگ میگشتیم! در برابر سلاحهایی که آنها به صدام میدادند که بچهها کلاشینکف را میگفتند کلاغ کیش کُن! اصلاً نمیدانستند بمب شیمایی چیست! برای اولین بار در سطح وسیع ما در خیبر دیدیم، قبلش هم جاهای دیگر در ایران به کار برده بودند. ولی اینطور وسیع؟ من یادم هست اولین باری که، حتی قبل ا زخیبر در یک عملیات دیگری محدود زده بودند – نمیدانم خیبر بود یا جای دیگر – بچههای ما دقیق نمیدانستند که چه کار باید کرد؟ باید رفت بالا، باید آمد پایین؟ حتی بعضی از دوستان ما در شرق دجله میگفت که این لاستیک ماشینهای عراقی این طرف و آن طرف بود میگفت اینها را آتش بزنیم به هوای این که در انقلاب رژیم شاه گاز اشکآور میزد آنجا ما بچهها آتش روشن میکردیم. اینقدر ناشی بودیم که آتش روشن کنیم! خب بیش از صد هزار بچههای ما در جنگ شیمیایی شدند. 72 ساعت زیر بمباران شیمیایی بچههای ما جنگیدند. خب بعضیها شهید شدند و بعضیها تا همین الآن گرفتار مشکلات هستند. ولی یک لحظه پشیمان نشدند. خیلی از همان بچهها در همین وضعیت اخیر خودشان را دوباره به سوریه و عراق رساندند. انقلاب اسلامی ابرقدرت منطقه و قدرت اول منطقه است، به لحاظ سیاسی، ایدئولوژیک، نظامی، کاری کرده که دیگر هیچ ارتشی در جهان، جرأت اندیشیدن حمله به ایران را هم نمیکند بلکه جرأت اشغال هیچ کشور اسلامی را دیگر نخواهند کرد چون از عراق و افغانستان بیرونشان ریختند و سوریه را از دست وهابیها و صهیونیستها نگه داشتند. یمن، ملت شریف و مجاهد یمن در خط مقدم جبهه مقاومت قرار گرفت و اینها هیچ غلطی نمیتوانند بکنند. ملت مظلوم و دستِ خالی یمن. یمن همیشه حیاط خلوت صهیونیستها و آمریکاییها و آل سعود بود. امروز دهها هزار جوان مجاهد یمنی که دیگر از کسی نمیترسند در سختترین شرایط میجنگند و مقاومت میکنند. خب اینها 40 سال پیش کجا بوده؟ اصلاً 40 سال پیش توی خواب هم اینها را نمیشد دید. امروز رؤیاها واقعی شده است. امر به معروف و نهی از منکر امری بینالمللی و جهانی است. امر به معروف و نهی از منکر یعنی انقلاب. یعنی اعتراض، یعنی اصلاح، تلاش برای اصلاح، اگر شد نرمافزاری، فکری با گفتوگو، اگر نشد و دشمن سلاح برداشت به جهاد سختافزاری تبدیل میشود که بزرگترین عبادت و بزرگترین حرکت است. هجرت و جهاد از ارزشهایی است که قرآن کریم در مورد آن خیلی تأکید میکند. مهاجران و مجاهدان کسانی هستند که هرچه دارند برای خدا و در خدمت به خلق و محرومین و ملتها در طَبَق اخلاص میگذارند باید دوباره به عصر جهاد صدر اسلام برگردیم. دورانی که در برابر ارتش صدها هزار نفری امپراطوری روم، چند هزار جوان پابرهنه از مدینه و اطراف مدینه حرکت میکنند در بیابانها و رملها که بعضی از این مجاهدین میگفتند که غذا و آب ما کلاً بین راه تمام میشد، کفشهایمان پاره پاره میشد بعد برگ نخلها را به کف پایمان میبستیم و گاهی یک خرما را باید تقسیم میکردیم، آنقدر تشنه میشدیم که چشممان جایی را نمیدید. هفتهها و ماهها در مسیر حرکت میکردیم. مواردی از هر هزار نفر ما، صد نفر هم اسب نداشتند. بعضی از مجاهدان ما حتی شمشیر داشتند با دست خالی آنجا میآمدند که شمشیر مجاهدی را که شهید میشود بردارد یا شمشیر از دشمن بگیرند. با همین چند هزار نفر آن چند صد هزار نفر را عقب میزدیم. برای این که ما به خدا و آخرت ایمان داشتیم و آنها خدا و آخرت نداشتند فقط به دنیا میاندیشیدند. کسی فقط به دنیا میاندیشد حاضر نیست فداکاریهای بزرگ و ریسک بکند. اگر هدف دنیاست چرا خودت را به کشتن بدهی؟ فقط کسانی که به خدا و آخرت معتقدند و در عین حال اهل تفکر باشند، اگر کسی اهل تفکر نباشد، هیجان و احساسات باشد به خدا و آخرت هم معتقد نباشد کارهای ظاهراً شجاعانه میکند اما در واقع تهوّر و حماقت است. احساسات بدون عقل است. اما اگر کسی هم فکرش را به کار بیندازد، بیندیشد و فقط احساسات نباشد، در عین حال به خدا و آخرت هم مؤمن نباشد محال است که جانش را برای کس دیگری بدهد راحتیاش را بدهد برای این که کسی دیگر راحت باشد. بله ممکن است نیدیشد و از روی هیجان برود چنان که در مشرکین هم ما آدمهایی داشتیم که انتحاری عمل میکردند همان زمان هم بود در جنگ بدر یکی دو نمونه مشرک انتحاری هست، بتپرست انتحاری! خب بله او هم مقدساتی دارد ولی عین خرافه است، مقدسات ضد عقل. و به سؤالات اساسی اصلاً نیندیشیده تا بخواهد جواب بدهد. آدمهایی هم داشتیم برای شهرت، برای ثروت، برای غنیمت، برای اینجور مباحث میجنگیدند، حتی در جبهه اسلام هم کسانی بودند که یک نمونه در جنگ احد دارد که یک کسی خیلی مردانه از نیروهای اسلام با دشمن میجنگید و یک عده از آنها را زد بعد مجروح شد. آن برادرهای مجاهدش آمدند بالای سرش و به او تبریک گفتند که داری شهید میشوی، خوشا به حالت، و فرشتگان الهی به استقبال تو میآیند بهشت بر تو مبارک باد. چند ساعت دیگر درد را تحمل کن میروی. آنجا این آدم وقتی دید قضیه مرگ جدی است خودش را لو داد، گفت آقا بهشت چی؟ فرشته چی؟ من برای عِرق قبیلهای آمدم! دیدم دعوا شده توی احد، جنگ بین مکه و مدینه است من اهل مدینه هستم من از روی عِرق مدینهگری به جنگ آمدم، این حرفها چیه! بعدش آمدند به پیامبر(ص) گفتند آقا ماشاءالله فلانی خیلی خوب جنگید و الآن هم مجروح شده و دارد شهید میشود شما هم دعا بفرمایید که انشاءالله خدا به او مقامات عالی بدهد. دیدند پیامبر سکوت کرد و هیچی نگفت. دیدند پیامبر(ص) بیتفاوت و سرد بود. گفتند چطور میشود برای چنین مجاهدی که دارد شهید میشود پیامبر چرا اینطوری است؟ حتی برایش دعا هم نمیکند! پیامبر(ص) چیزی نگفتند که آبرویش برود. بعد که خودش شمشیرش را برداشت گذاشت روی زمین، گذاشت روی قلبش و خودش را روی شمشیر انداخت و خودکشی کرد! گفت من تحمل درد ندارم. من به عنوان مدینه و مکه، ناسیونالیستی و قومی و خاکپرستی میجنگیدم. خب این در سپاه اسلام بود، ظاهراً هم مجاهد و شهید، ولی پیامبر(ص) فرمود نه، برای هرچه که میجنگی، هرچه که هدف توست نتیجهات همان است. شکست و پیروزی مادی مهم نیست. هدف تو مهم است. کسی به بهشت میرود که برای خدا و آخرت و برای توحید و عدالت و برای خدمت به بشریت، برای مبارزه با ظلم بجنگد و کشته شود. کسی که دارد برای دنیا و تعصب قبیلهای و ملی میجنگد صحبت مبارزه با باطل و دفاع از حق و مظلوم و خدا نیست، خب تو برای همان که جنگیدی و کشته شدی برو از همان پاداشت را بگیر! کسی که برای خدا میآید از خداوند میتواند توقع پاداش داشته باشد. کسی که خدا را قبول ندارد و برای خدا نمیآید از خدا برای چه پاداش میخواهد؟ مگر برای خدا کار کردی که از خدا پاداش میخواهی؟ برای خدا اگر آمدی و جنگیدی خدا هم پاداش شما را میدهد. برای خدا اگر نیامدی چه توقع پاداشی از خدا داری؟ چیزی که تو اصلاً قبول نداری تو میگویی من اصلاً بهشت را نمیخواهم و قبول ندارم خب کجا تو را ببرند؟ ببرند جایی که قبول نداری؟ جایی که بخاطر آنجا بهایی نپرداختی. حالا مجاهدان بالاتر هستند که تعدادشان کم است آنها حتی برای بهشت هم نمیجنگند. آنها حتی برای بهشت و جهنم هم نمیجنگند و معیارشان علیبنابیطالب(ع) است. فرمود اگر بهشت و جهنم هم نبود من همینگونه زندگی و عبادت میکردم و همینگونه جهاد میکردم. چون خداوند حق است و مستحق عبادت و فداکاری و جهاد است خداوند مستحق عشق و ایمان مطلق و خالص ماست. بله بهشت و جهنم هست خیلی هم مهم است، ما و شماها که سقف حرفهایمان بهشت و جهنم است تازه آن هم گاهی نیست ولی علی(ع) بهشت و جهنم هم کف حرکت اوست، میگوید حتی بهشت و جهنم هم هدف من نیست. هدف خودِ خداست. عشق خدا و رضایت خدا و تسلیم خدا و محو خدا. بعد وقتی که کسی اینطوری جهاد میکند و شهید میشود و جانباز میشود این از هیچ کس جز خدا هیچی هم نمیخواهد. حتی شما ممکن است بروید یک ملت و یک خانوادهای را نجات بدهید آنها حتی ارزش کار تو را نفهمند بلکه مخالف تو باشند فریب خوردند به تو فحش میدهند تو نباید باک داشته باشی چون تو برای او نجنگیدی. او را آزاد کردی اما برای خدا نه برای او. حضرت امیر(ع) وقتی بصره را از دست نیروهای جنگ جمل و ناکثین آزاد کردند، بصره سقوط کرده بود بصره را آزاد کردند و جنگ تمام شد خب هزاران نفر از دو طرف، همه هم ظاهراً مسلمان، کشته شدند از این طرف شهید و کشته، شهر آزاد شد و برگشت. حضرت امیر(ع) وقتی میخواستند وارد شهر بشوند به نیروهایشان فرمودند که وقتی وارد شهر میشوید بالاخره اینها یک تعدادیشان در جنگ به دست ما کشته شدند حتماً از دست ما و شما عصبانی و ناراحت هستند، بعضیهایشان قضیه حق و باطل را نمیدانند چه بود بازی خوردند، بعضیها هم بازی نخوردند ولی بالاخره مردش را از دست داده، توی کوچه و خیابان ممکن است بعضی از زنهایشان، بچهها، یا پیرمرد و پیرزنی یک چیزی متلکی بگوید فحشی بدهد، سنگی بیندازد، مطلقا واکنش نشان ندهید. اگر کسی مسلحانه آمد جواب بدهید، اگر کسی مسلح نبود کاری نداشته باشید، حتی اگر به من فحش دادند شما از کنارشان عبور کنید. بگذارید فحش بدهند. ما آمدیم اینها را آزاد کردیم ولی ممکن است بعضیهایشان نفهمند.
ببینید هجرت و جهاد بسیار مسئله مهمی است. هدف نجات بشر است، هدف نجات کل ملتهای جهان است. کل مستضعفین، کل مسلمین، قرآن میفرماید که «وَما لَکُم لا تُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَالمُستَضعَفینَ،...» (نساء/ 75)؛ به مسلمین میگوید شما را چه شده، چه مرگتان است که در راه حق و توحید و عدالت مبارزه مسلحانه نمیکنید سلاح برنمیدارید، دشمن شما سلاح برداشته و دارد همه را میکشد و نابود میکند، چه مرگتان است چرا شما سلاح برنمیدارید و از مظلوم دفاع نمیکنید؟ چرا در راه خدا مبارزه نمیکنید «وَالمُستَضعَفینَ...». وَالمُستَضعَفینَ را درست میآورد کنار الله. چرا در راه خدا و در راه مستضعفین جهان با مستکبرین نمیجنگید؟ اینها هر غلطی میخواهند بکنند کسی نیست جلوی اینها بایستد. به ناموس ملتها و به زنهایشان تجاوز میکنند، اموالشان را غارت میکنند. جوانها و پسرانشان را میکشند مثل کاری که فرعون در بنیاسرائیل میکرد. تحقیرشان میکنند، همه را برده خودشان کردند چرا میایستید و نگاهشان میکنید؟ چه مرگتان است؟ چطور مؤمنی هستید؟ اینها توبیخ قرآن است. مستضعفین چه کسانی هستند؟ «مِنَ الرِّجالِ وَالنِّساءِ وَالوِلدانِ،» مردان و زنان و کودکانی که میگویند خدایا چه کسی ما را کمک میکند؟ به ما ظلم میشود ما نمیتوانیم از خودمان دفاع کنیم، هیچ کس نیست از طرف تو به داد ما برسد؟ قرآن این را میفرماید: «الَّذینَ یَقولونَ،» مستضعفین مردان و زنان و کودکانی که میگویند چرا کسی به ما کمک نمیکند؟ ما نمیتوانیم ما مسلح نیستیم ما بلد نیستیم ما نیرو نداریم ما سلاح نداریم. در واقع یعنی کجا هستند مجاهدان بینالملل؟ رزمندگان بدون مرز، جنبش آزادیبخش جهانی، که میگوید من چریک هستم، من یک چریک هستم، من مجاهدم، کجا؟ برای چه کسی؟ برای همه بشریت، همه جهان، هرجا از من کمک بخواهند. هرجا کمکی از من بربیاید، اگر رساندن آبی به تشنهای است، اگر پوشاندن برهنهای است، اگر سیر کردن گرسنهای است. در ماه رمضان این دعایی که میگویند بعد از نمازها بخوانید چیست؟ «اللهم فُکّ کلّ اسیر» خدایا یک جهان بدون اسیر میخواهیم. هیچ کس برده و اسیر نباشد. «واشبع کلّ جائع» خدایا تمام بشریت گرسنه را سیر کن ما تمام بدون گرسنگی میخواهیم برای تمام بشریت ولو غیر مسلمان. «اللهم اشف کلّ مریض» خدایا ما میخواهیم هیچ انسانی در دنیا مریض نباشد. بهداشت برای همه بشریت، همه گرسنگان را سیر کن و برهنگان را بپوشان. «واکسِ کلّ عریان» هیچ جامعه و ملت و خانواده عریان و بدون لباس نباشد. خب اینها اهداف توحیدی و دینی ماست. کجا دین ما از سیاست جداست؟ دین ما سیاست بینالمللی دارد برای کل بشریت نجات و آزادی و رهایی میخواهد.
نظام سرمایهداری دارد جهانی عمل میکند اصلاً مرز نمیشناسد کل دنیا را نوکر خودشان و رعیت خودشان میدانند، چرا جبهه توحید و عدالت بدون مرز عمل نکند؟ هرجا مستضعفی هست و مستکبری، و مستضعفی از شما کمک میکند یا به زبان قال، یا به زبان حال، نگوید. معلوم است کسی که در زنجیر است شرف او دارد تحقیر میشود این حتی اگر نگوید هم دارد از شما کمک میخواهد. دشمن دارد جهانی عمل میکند ما باید جهانی عمل کنیم. ما باید جوانان مجاهد بینالمللی برای دو – سه دهه آینده داشته باشیم و تربیت بشوند که نیروی واکنش سریع بینالمللی دفاع از مستضعفین جهان باشند همان که امام(ره) گفت حزب مستضعفین جهان. خب نظام سرمایهداری دارد جهانی عمل میکند. صهیونیزم دارد جهانی عمل میکند. میدانید همین الآن کشورهای همسایه ما مثل آذربایجان و چندین کشور در مشت صهیونیستها و اسرائیلیهاست. همین ترکیه به اصطلاح اسلامگرا هنوز جرأت نمیکند پیمان خودش را با صهیونیستها و اسرائیل بشکند، حاضر نیست مرگ بر اسرائیل بگوید یک فشنگ به فلسطینیها ندادند هیچ کدام از این کشورهای عربی حتی همین ترکیه به اصطلاح اسلامگرا. ترکیه هم سوار موج انقلاب اسلامی شد! آن کنعان اِورِن رئیس جمهور لائیک ترکیه که فوت کرد او گفت، گفت این جریان اسلامگرا را انقلاب ایران توی کاسه ما گذاشت! اینها با شعار حجاب آمدند، میدانید بیحجابی و مبارزه با حجاب، انگلیس و غرب از طریق ترکیه زمان رضاخان فاسد از طریق همان مصطفی کمال که به او آتاتوریک یا پدر ترک جدید میگویند از طریق آنها وارد ایران شد و بعد به افغانستان رفت. سیاست انگلیسی و غربی، نهضت ضد حجاب. حالا از این طرف بعد از انقلاب ما نهضت حجاب، مسیر عکس را پیمود یعنی از ایران به ترکیه رفت و بعد به داخل اروپا رفت. امروز دهها هزار دختر مسلمان اروپایی چه مهاجر و چه غیر مهاجر، یعنی اروپایی اینها محجبه شدند حتی این کشورهای اروپایی آلمان، فرانسه و... در کشورهایشان قانون علیه حجاب میگذرانند یعنی برهنگی اجباری! از همجنسبازی حمایت قانونی میکنند همهشان تا همین دو – سه روز پیش، آلمان هم به آنها پیوست ازدواج همجنس. از فساد و فحشا دفاع قانونی میکنند با حجاب و پوشیدگی مبارزه قانونی میکنند. هر زن اروپایی مسلمانی که حجاب داشته باشد از تمام ادارات حکومتی در این کشورهای اروپایی اخراج میشود هیچ شغل اداری به او نمیدهند و حتی معلم هیچ مدرسهای هم نمیتواند باشند. اینها کسانی هستند که شعار آزادی و آزادی لباس، آزادی عقیده، آزادی پوشش و پوشاک و پوشک میدهند! حالا حاضر نیستند یک تیکه روسری یک دختر مسلمان اروپایی را تحمل کنند. اینها همه آثار انقلاب اسلامی است نهضت حجاب از اینجا به آنجا رفت. بعضیها بدحجابهای ما را با باحجابهای کشورهای دیگر مقایسه میکنند. خب این مغالطه است. آخه بعضیها میگویند در ایران بعضی خیابانهایش بدحجاب شدند باحجابهای ایران را باید با باحجابهای کشورهای دیگر مقایسه کنید، بدحجابهای ما را باید با بیحجابهایشان مقایسه کنید. آن وقت خواهید دید چه در باحجاب و چه در بدحجاب، هیچ کشوری همین الآن مثل ایران نیست. هیچ کشوری. مشکلات و اشکالات زیاد است اما این شعارها از اینجا رفت. شعار حجاب، شعار تشکیل حکومت اسلامی، شعار جهاد و شهادت، شعار بازسازی تمدن و امت اسلامی، اینها تمام شده بود یک گروههای اقلیت روشنفکر مسلمان و محدود در بعضی از کشورها، در حلقههای محدودی، چهارتا مقاله، کتابی، این حرفها بود یک مرتبه شعار اصلی جهان اسلام شد. در این 40 سال خیلی کارهای بزرگی شد. اشکالات زیاد است. شما ممکن است که فقط اشکالات و ناکامیها را ببینید، کامیابیها و پیروزیهای بزرگی شد، البته همه هم در آن سهیم نبودند. نه در انقلاب، نه در جنگ، نه در حفظ ارزشهای انقلابی بعد از جنگ، همه نبودند، یک عدهای مقاومت کردند و در مسیر ماندند بعضیها فاسد شدند، بعضیها فساد عقیدتی، فساد سیاسی، فساد مالی، فساد اخلاقی پیدا کردند بعضی از اینها که در دهه 60 جوان انقلابی بودند در دهه 90 زِر را زدند، حرفهایی را زدند که در دهه 60 دشمن امام آن حرفها را میگفتند با دشمنان امام دوست شدند! دنبال رضایت آنها هستند، دشمنان داخلی و خارجی امام، دهه 60 امام را زیر سؤال میبرند. برای این که دشمن امام برایشان در داخل و خارج کف بزنند! اما اینها تعیین کننده نیستند. دهه 60 امام بود و امت. امت نیروهای مؤمنِ فداکار. آن مادری که 4تا از بچههایش را همزمان به جبهه برای عملیات میفرستاد، با این که قلبش میلرزید اما وقتی خبر شهادت دوتا – سهتا با هم فرزندانش را به او میدادند، که ما چند نمونه را میشناختیم، سجده شکر میکرد که خدایا بچههای من را قبول کردی. بچههایم رفتند در جرگه اولیاء خدا و اصحاب انبیاء و شهدای صدر اسلام از بدر تا کربلا. و رفتند در صف یاران امام زمان(عج) در جنبش عدالت آخرالزمان. بالاخره امام زمان(عج) جهان را آزاد خواهد کرد. جهان ممکن است به دست ما و شما آزاد نشود، ما به وظیفهمان عمل میکنیم، اما انتظار فرج جزئی از فرج است یعنی شما هم به لحاظ اجر اخروی، هم به لحاظ ایمان به پیروزی مطلق در جهان در همین دنیا باید صددرصد امیدوار و هر جمعه و هر هفته منتظر آن نهضت بزرگ که یک انقلاب جهانی است، باشیم و به تشکیل حکومت واحد جهانی منجر میشود. آن وقت شهر جهانی و شهروند جهانی و شهردار جهانی واقعاً هست کل بشریت یک خانواده میشوند و در آنجا همه به ارزشها و حقوقشان میرسند.
دوستان مسئله هجرت و جهاد را دقت کنید؛ هجرت یعنی خانه و زندگیات را رها کنی. هیچ کس و اغلب ما نمیتوانیم این کار را بکنیم خیلی قدرت روحی میخواهد مهاجر الیالله کسی است که میگوید ما خانواده داریم، زن و بچه داریم، پدر و مادر داریم، معمولاً در این لحظات خطر این چیزها خیلی به ذهن آدم میآید. من در 7- 8تا عملیات توفیق داشتم. آن لحظه آخری که میخواستیم به خط بزنیم یک مرتبه بطور شدیدی یاد پدر و مادرم میافتادم خب معلوم است این بازدارنده است. امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه برای مرزبانان جهان اسلام یک دعایی دارند که در مرزهای امپراطوری عظیم جهان اسلام داشتند با امپراطوری روم و با دیگران میجنگیدند دعا میکنند که خدایا در لحظهای که اینها با دشمنان خدا و مردم روبرو میشوند یاد خانوادهشان را از دلشان ببر. چون در آن لحظه آدم یاد هرکسی که خیلی دوست دارد میافتد. حالا ما آن موقع مجرد بودیم خانوادهای نداشتیم فقط فکر پدر و مادر بود. ولی آن موقع یادم هست کسانی که همسر داشتند و بچه کوچک داشتند مجاهد واقعی آنها بودند نه ما. ما همینطوری میرفتیم برای ترکیبی از جهاد و بازی. ولی آنها زن و بچه داشتند و کَندن آنها خیلی سختتر بود. بعد خداوند میفرماید که هرکس از خانهاش خارج شود برای خدا و در راه ارزشها و حق و عدالت هجرت کند و همه چیز را زیر پا بگذارد و برود بکَند «فقد وقع اجره علی الله» خداوند میفرماید پاداش او را خودم به عهده میگیرم. طرف حسابش خودِ خودم هستم. فرشتگان هم نه، فقط خودم. «فقد وقع اجره علی الله» اجر آن مستقیم با الله است چنانچه راجع به شهدا هم چیزی هست که راجع به هیچ کس دیگر نیست. خداوند در قرآن دو- سه بار این تعبیر را دارد که میفرماید عندالله رزق دارند. «لا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ» (آل عمران/ 169)؛ اینهایی که در راه توحید و عدالت کشته میشوند مثل بقیه نیستند که میمیرند از این عالم به آن عالم که همه میروند. یکی با مرگ سرخ و یکی با مرگ زرد در رختخواب. با اسهال و سرم. مرگ هست. قرآن میفرماید حتی زمان مرگتان هم معلوم است فکر نکنید اگر - زمان جنگ بچهها این آیات را خیلی میخواندند- که فکر نکنید اگر جبهه نمیآمدید پشت جبهه بودید تو زنده میماندی. وقتی اجلت رسیده میروی. اما نوع و زبان و مکان و ماهیت مرگ را تعیین کن. قرآن میفرماید هیچ کس نمیداند «وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ» (لقمان/ 34)؛ هیچ کس نمیداند کجا خواهد مُرد. هیچ کس نمیداند در کدام نقطه از زمین ما برنامه ریختیم و مقدر کردیم که از این عالم طبیعت خارج شود و پیش ما بیاید. اما فرمود انتخاب آن با خودتان است. ما کسانی را داشتیم که زمان جنگ 8 سال از جبهه فرار میکردند، خارج بروند، سربازی نروند، پول بدهند، رشوه بدهند و... بعد با یک بیماری خیلی ساده خنک و با یک تصادف، اینطوری مردند. البته آدم در مسیر حق باشد بیماری و تصادف هم فرق نمیکند. پیامبر(ص) فرمودند کسی که در مسیر حق است در رختخوابش هم بمیرد «عَلی فراشه مات شهیدا» شهید است. اما آن شهید کجا این شهید کجا؟ خب ما خیلی بچههایی را دیدیم که 8 سال در منطقه جنگیدند بعد از جنگ هم زنده ماندند. آدمهایی هم دیدیم که 8 سال یک بار جبهه نیامدند, الان نیستند مردند رفتند. همان موقعها سالها پیش مردند!
هشتگهای موضوعی